' border='0'>
RSS
خانه من کیم؟ پست الکترونیک مدیریت وبلاگ من موضوعات وبلاگ من اشتراک در خبرنامه
|
تقدیم به پدر عزیزم
نویسنده: مجتبی عجمی(جمعه 84/12/26 ساعت 7:54 عصر)
خیلی از آدما توی زندگیشون به خیلی چیزا وابسته اند و به اون چیز ها خیلی علاقه دارن و باهاش احساس خوشبختی میکنن منم جز اون دسته از افرادم که خیلی احساس خوشبختی میکنم الکی نمیگم من آدم خوشبختی هستم دوستانی دارم بهتر از برگ درخت ...... واز همه مهمتر اینکه پدر من واقعا یه فرشته است و من بعد از خدا می پرستمش پدر من نمونه است ..... پدر زیبا ترین صبح بهاری است پدر شیوا ترین آواز جاری است سرآغاز گذشت ولطف و احسان پدر عشق و پدر امید واری است بگو بابا بگو جانم فدایت صدای دل نشین تو هزاری است نگاه نازنینت بس چه زیبا است دوچشمت همچودرشاهواری است تبسم کن پدر چون خنده تو برای من نشان از کام کاری است دو ابرویت اگر در هم نشیند دلم زار و دلیلش زخم کاری است تمام لحظه های با تو بودن و صد ها خاطراتش یادگاری است پدر دل طاقت گفتن ندارد به امید وصال و دست یاری است خدا بیامرزه پدر اونایی رو که سایه مهر پدری بالا سرشون نیست اما اینطور بگم که امیدوارم اگه سرنوشت اینو خواسته که اینطور بشه شده مهم اینه که اگه بابا نیست خدا هست و عمیقا براین باور باشین که همه چیز به دست خودش درست میشه منتظر شعرای بعدی من باشین برای همسر عزیزم هم شعر گفتم که تو نوشته های بعدی حتما براتون می نویسم ....مواظب خودتون باشین و همیشه شعر بخونین که زود خالی میشین |